شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۴۴ ب.ظ

تعداد آن هایی شان که رو به غروب می روند کم نیست. آن هایی که مانده اند، دیگر جز یک مخروبه نیستند یا پاساژ و مرکز خریدی روی سرشان هوار شده.
از جِی، تا کریستال توی خیابان لاله زار، یا پیوند ابتدای خاوران و آرش چهارراه مولوی یا سایه میدان خراسان، که چند هفته پیش، با خاک یک سان شد تنها جزء خردی از این "آن ها" است. و این سیاهه ی پرتعداد نام ها، هنوز هم به طرز بی شرمانه ای رو به افزایش است.
سینماها بی شک جزیی از هویت و تاریخ شهرند، و شهرها نشان از شخصیت و هویت مردمان اش. وقتی به سر درِ هریک از این سینماها نگاه می کنی و گاهی پوستری فرسوده یا نیم سوخته از یک فیلم قدیمی که روی سردر جامانده، توجه ات را جلب می کند، ناخواسته با پرت شدن به دل تاریخ، هم شکل و هم زبان آدم های گوناگونی می شوی که روزی، دست در دست محبوب شان، تنها، یا در جمعی پر تعداد، به ذوق تماشای قهرمان شان و دیدن آرزوهای شان روی پرده سینما، صف بسته اند و بلیط خریده اند.
معجزه سینما، توی ال سی دی های چند اینچی آپارتمان های با دیوارهای نازک جا نمی شود. وقت اش رسیده که قهرمان های سینما، از دل پرده ی نقره ای بیرون بیایند و محبوبشان را نجات دهند و مردم منفعل این زمانه، دوربین گوشی های شان را فعال کنند.
*شهاب خروشان*
تصویر: سینما کوچ. میدان ثریای پیشین و میدان شهید نامجو. آخرین اعلان روی سینما که بیلیارد باز با هنرنمایی پل نیومن بوده است.